دمنیکای شونیز


IMG_9730-003

نوبتی هم باشه نوبت شکلاته. حتی اگه نوبتی هم نباشه نوبت شکلاته. شکلات عزیز، شکلات دوست‌داشتنی، شکلات فهیم، شکلات رفیق روزهای غم و شادی، مخصوصا غم. به قولی  «شکلات سوالای احمقانه نمی‌پرسه، خودش می‌فهمه (درد و غم و مشکلتو)» + . اگه همه مبلغین دنیا (مبلغ هرچیزی، از مذهب گرفته تا مکتب ضاله انحرافی) تو تبلیغاتشون از شکلات استفاده‌ی بیشتری می‌بردن، الان آدم‌های معتقد بیشتری تو دنیا وجود داشتن. حتی به نظرم Alfred Ritter GmbH & Co.(ریترسپورت) یا Mondelēz(میلکا) یا Ferrero(کیندر) یا … می‌تونن ادعای پیغمبری کنن گاهی که فروششون کم می‌شه. البته نمی‌دونم این شکلاتی که می‌خوام راجع بهش صحبت کنم چقدر می‌تونه با اونا مقایسه بشه؛ اصلا نیازی هست مقایسه بشه؟ خیر.

دمنیکای شونیز (که البته من تاحالا فکر می‌کردم «دومنیکا» نوشته می‌شه که حالا اون «و» خیلی مهم نیست) یه شکلات ایرانیه، محصولی از «شرکت صنعتی داداش برادر مهندس بیوک (سهامی خاص)» که من از کودکی برام این اسم جالب خنده‌دار بود. حتی اگه خلاصه‌ش هم بکنی باز یه کلمه‌ی طولانیه. البته اون اسمی که از بچگی برام جالب و خنده‌دار بود اسم شرکت آیدین بود که «داداش برادر(آیدبن)» بود. توضیحی هم که راجع بهش پیدا کردم تو سایت فروشگاه رفاه بود و این بود:

«شرکت داداش برتدریج در سال ۱۳۲۴توسط دو برادر روسی بنامهای داداش و غایبعلی در شهر تبریز تاسیس گردیده و کارخود را با تولید آبنبات و تافی کره ای مخصوص بنام ریس آغاز نمود. درسال ۱۳۴۱با مدرنیزه شدن تجهیزات رشد کمی و کیفی قابل توجهی حاصل شده و نقطه عطفی برای تولیدات شرکت بوجود آورد.
در سال ۱۳۵۶با بدست آوردن دانش فنی لازم آیدین بعنوان نام تجاری شرکت انتخاب گردید. از آن پس خطوط تولیدی جدیدی از جمله بیسکویت، ویفر، آدامس، شکلات ُکره کاکائو ُپودر کاکائو و اسنک به خطوط اضافه شده است.» +

که البته الان که فکر می‌کنم «شرکت صنعتی داداش برادر مهندس بیوک» باید خیلی جالب‌تر و خنده‌دارتر باشه برام! یعنی چی خوب؟ تو ویکی‌پدیای مربوط به این شرکت نوشته شده:

«شرکت صنعتی داداش برادر یکی از شرکتهای فعال در صنعت شیرینی و شکلات می باشد. این شرکت در حال حاضر ۶۸ نوع محصول تولید می نماید.

شرکت صنعتی داداش برادر در سال 1388 تاسیس شد و هنوز نام تجاری مشخص ندارد و با نام هایی همچون شونیز ، صنعتی ویا مهندس بیوک شناخته می شود و نباید آن را با شرکت داداش برادر(آیدین) اشتباه گرفت چرا که اطلاعات درج شده در سایت مربوط به آیدین است.» +

حالا نکته‌ی جالب‌تر اینه که تو سایت آیدین، تاریخچه‌ی انگلیسیش از فارسیش مفصل‌تره! من اصلا نمی‌دونم شونیز و «شرکت صنعتی داداش برادر مهندس بیوک» ربطی به آیدین داره یا نه ولی حتما بخونین تاریخچه‌ی انگلیسیشو. کلیتش یه چیزی تو این مایه‌هاس که آقای داداش و آقای غیبعلی بیوک باهم یه کارخونه راه می‌ندازن، بعد از چند وقت آقای داداش سهمشو به رسول بیوک و برادرش(؟) می‌فروشه، بعد از یه مدت غیبعلی‌جان هم می‌فروشه به رسول و برادرش تا سال ۲۰۰۹ که رسول عزیز کل سهام رو می‌خره بالاخره (مگه سهامی هم مونده بوده؟) و دوره جدیدی تو زندگی آیدین به وجود میاد با دستگاه‌های جدید و … و خلاصه they lived happily ever after… . همه‌ی این متن زیبا رو هم با فانت Comic Sans می‌خونین تو این صفحه :D(بعله، فانت! نه فونت :D)

سایت خود این شرکتی که شونیز رو تولید می‌کنه (ازم نخواین دوباره بنویسمش) هم که ماشالا باز نمی‌شه. +

حالا با اینکه زیاد به اسمش گیر ندادم و نپرسیدم چرا اسم یه شرکت هم باید «داداش» داشته باشه هم «برادر» هم «مهندس»، بگذریم!

Domenica

عارضم به حضور انورتون که بنده با دیدن این بسته‌ی شکلات دوهزارتومنی، راغب شدم به خریدنش. البته واقعیت اینه که بسته‌بندی طلایی و بنفش و سبز این شکلات هرگز باعث نمی‌شه طرفش برم چون ترکیبات طلایی و پلنگی حتی تو لیست آخرین ترکیبات رنگی/طرحی‌ای هم نیستن که تو زندگیم سراغشون می‌رم 😐 طلایی آخه؟ با این نوشته‌های زیبا و ترکیب‌رنگی عالی و به طور خاص اون «دمنیکا»ی سفید که رو یه بخش سبزرنگ نوشته شده، آدم یاد قدیما میفته. جنس مقواش هم همین حسو می‌ده. کلا‌ بسته‌بندی جالبی داره. حتی لوگول بنفش شونیز، اون بالا هم باحاله، انگار یکی داره از دستش فرار می‌کنه 😀 اون علامت استاندارد هم که خیلی بی‌ربط پایین بسته خورده خیلی جالبه! حتی وسط هم نیست. خوب پشت می‌زدی، ریزتر می‌زدی، یه کاری می‌کردی براش…البته من طراح نیستم و حق ندارم نظر کارشناسانه بدم ولی به عنوان یه یوزر، اصلا جذبم نکرد این طراحی.

وقتی این بسته رو باز می‌کنی ۹تا دونه شکلات توشه (لازمه باز راجع به فراماسونی بودن هرچیزی تو هر نقطه‌ای از دنیا، مگر این‌که عکسش ثابت بشه حرف بزنم؟ 😀 ) که خوب اونا ظاهرشون یکم آبرومندانه‌تره. شکلات‌هایی فندقی که به صورت طولی (با فرض اینکه مثل دوم ابتدایی ضلع بزرگ‌تر رو طول و کوچیک‌تر رو عرض بگیریم، نه این‌که براساس محور مختصات خاصی طول و عرض رو در نظر بگیریم)سه تا شیار و به صورت عرضی یه شیار وسطش داره که احتمالا واسه نصف کردنه مثلا.

هر کدوم از اینا رو که دستت می‌گیری بوشو راحت حس می‌کنی. یه بوی تند چسب‌طور به مشام آدم می‌خوره (که توی نیگرو هم به راحتی حس می‌شد). موقع باز کردنش ممکنه یکم به مشکل بخورین و خیلی راحت کاغذ دورش کامل باز نمی‌شه، نهایتا نصفشو بتونین پاره کنین. بعد از باز کردنش،  با یه رویه‌ی شکلاتی برمی‌خوری که توش یه مغز فندق داره. به خاطر طعم فندق یا هرچیز دیگه‌ای، به نظرم خیلی یادآور شکلات‌های کیندره. حتی شیرینیش هم با اینکه زیاده اذیت‌کننده نیست و من رو یاد کیندر میندازه. یه ته‌مزه‌ای هم داره کاکائوش که خوشاینده، با اینکه لب مرزیه و آدم حس می‌کنه ته گلوش می‌سوزه به زودی، ولی نمی‌سوزونه. خیلی چیزاش لب مرزیه ولی به نظرم از پس مزه‌ش نسبتا خوب براومدن و قابل تحمل و شاید حتی بشه گفت خوشمزه‌س. البته بعد از خوردن اون ته‌مزه‌هه، ته گلوتون باقی می‌مونه یه ذره و خیلی آزاردهنده‌ نیست 🙂

و خوب طبق معمول این یه چیز سلیقه‌ای و ذائقه‌ایه و من کم پیش میاد شیرینی محصولات ترک رو بپسندم ولی انگار این موفق شد نظر مثبت منو به خودش جذب کنه. Hulezone Approved البته فقط طعمش، نه بسته‌بندیش، نه اسم شرکتش!

راستی اگه راجع به اسمش هم سوال دارین، شونیز به نظر می‌رسه به معنی «سیاهدانه» و یا «زمین شیارکرده» و یا «گورستانی در بغداد»ئه + که من نمی‌دونم منظورشون کدوم بوده 😀 دمنیکا هم (با همین املایی که رو بسته‌بندیشون نوشتن: Domenica) اسم یه بند موسیقی یونانیه که از سال ۱۹۹۴ داره کار می‌کنه، احتمالا آقای داداش بیوک بهش علاقمند بوده + اصلا هم به غلط املایی و اینا ربط نداره 😀

IMG_9731

دسته‌بندی: شکلات، شکلات فندقی

طعم حدودی: کیندر! فندق

قیمت: ۲۰۰۰ تومان برای بسته‌ی ۹ عددی

ترکیبات: شکر، کره کاکائو(۲۱٪)، شیرخشک، خمیر کاکائو، فندق، سویالسیتین(E322)، وانیل، کل کاکائو(۳۱٪) هاه؟ کل کاکائو؟ بعد خیلی جالبه که تو توضیحات انگلیسی و عربی و روسش چیزی وجود نداره که ۳۱٪ بغلش نوشته شده باشه 😐 منظورشون چیه از این همه فرق گذاشتن بین فارسی و بقیه زبونا؟ 😐 البته تو انگلیسیش هم Cocoa Butter هست هم Cocoa Mass ولی راجع به درصد دومی حرفی نزده و اطلاعات رو کاملا رندوم پخش کرده تو زبونای مختلف 😐

+++++

خیلی طولانی شد پست این بار، پس این تیکه رو کوتاه می‌نویسم.

Snapseed-for-iPad6

اگه iOS یا Android دارید روی گوشی یا تبلتتون و می‌خواین عکس ادیت کنین، این برنامه رو از دست ندین: SnapSeed

خیلی برنامه‌ی خوبیه واسه ادیت، مخصوصا روی تبلت. قبلا ۵ دلار بود تو AppStore تا اینکه گوگل خریدش و مجانیش کرد 🙂 جدی دارم نگران گوگل می‌شم. هرچی می‌خره، مجانی می‌کنه 🙂

تازه الان فهمیدم که این برنامه ورژن دسکتاپ (مک و ویندوز) هم داره که البته پولیه.

یکم باهاش کار کنین دستتون میاد و می‌بینین که چه ادیت‌های خوب و به دردبخوری می‌شه باهاش کرد. مثلا می‌شه یه نقطه خاص رو انتخاب کرد و اون یه نقطه رو از لحاظ نور رو رنگ و اینا دست‌کاری کرد. از دستش ندین.

Snapseed 

 

SnapSeed

SnapSeed


18 پاسخ به “دمنیکای شونیز”

  1. این داداش برادر آیدین، فکر کنم ته اش یک «بن بن حقیقت»! هم داشت: «داداش برادر بن بن حقیقت» یه چیزی تو این مایه ها بود گمونم 😀

  2. این ها دو تا داداش بودن، رسول و بیوک. و شرکت همون داداش برادر بود اسمش. تا اینکه چند سال پیش از هم جدا شدند! ایدین مال رسول شد و بیوک این یکی کارخونه رو راه انداخت!!

  3. ممنون اطلاعات خوبی بود.
    طعم شکلاته خوبه.
    یه درخواست ، میشه درباره شکلات TOBLERONE هم صحبت کنید؟؟
    ممنون

  4. من یه مدت تو این کارخونه کار کردم.از نظر اداری و سیستمی واقعاً کارخونه پیشرفته و تروتمیزی ای هست. زمانهای خیلی دور اسمش بن بن حقیقت بود. بعد شد داداش برادر (آیدین). در سال 1388 بعد از اختلاف مالی و سلیقه ای داداش و آقا داداشه کارخونه تفکیک شد. یه قسمت شد سهم آقا رسول برادر کوچیکه ( داداش برادر-آیدین) قسمت دیگه هم شد سهم آقاپرویز داداش بزرگه که خیلی رند و سیاستمداره ( صنعتی داداش برادر مهندس بیوک – شونیز).دو کارخونه الان کاملاً از هم منفک و مستقل هستند. ولی همه ، این دو تا رو با هم اشتباه می گیرن. پول این واریز میشه تو حساب اون یکی! مواد اولیه این یکی می ره تو انبار اون یکی!! و … کلاً اسم شکلات ها ، اسم کارخونه ، طراحی لوگو و … مخصوصا در کارخونه آقای مهندس بیوک بی ربطه و اگه کسی ازش بپرسه چرا شونیز رو انتخاب کردی؟ مسلماً هیچ جوابی نخواهد داشت.

  5. شونیز شکلاتاش واقعا بد مزست
    من نمیدونم چیزایی که میسازنو خودشون نمیخورن یا انقد آت و آشغال خوردن به مزه اینا عادت کردن

  6. من از شونیز خاطره دارم , ایکاش میتونستم بفهمم ولی ، شونیز همیشه مثل یک راز بزرگ برای من باقی خواهد موند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *