TasteIt
وسط یه راه طولانی، تو اتوبوس، که چشم دوختنتون به جاده یا صفحهی ساعت، جز یادآوری نگذشتن زمان، کمک دیگهای بهتون نمیکنه و از مصاحبت بغلدستیتون، فقط یه کلهی کج شده رو شونهی شما و یه آب دهن آویزون از دهن بازش عایدتون شده و هیچ کاری هم برای انجام ندارین، یاد بیسکوییت کرِمداری میفتین …